ديفـال مستـراح
And God has the ability to cum over anything and anyone
دوشنبه، اردیبهشت ۰۹، ۱۳۸۷
اصولاً کسی که روز تولدش مصادف باشه با "روز جهانی ایدز"، همهء اسپم های میل باکسشم باید تبلیغ ویاگرا و اینا باشه.

پ.ن: آقا من کی گفتم تولدمه کس خلا؟! من اشاره ام به اسپم های میل باکسم بود! وگرنه تولدم (و روز جهانی ایدز)‌ اصلاً الان نیس!
چهارشنبه، فروردین ۲۸، ۱۳۸۷
یه دسشویی بود که نت آغاز موزیک متن requiem for a dream رو میزد زمان آموزشیمون... حالا اینجا تو پادگان یه مستراحی داریم، وقتی شیر آبشو وا میکنی صدا گیتار الکتریک دیستورت شده میده! بلند ها! بلند! انقد فاز میده نصف شب بری خلا، شیرو تا ته وا کنی خواب همه کیری شه!
دوشنبه، فروردین ۲۶، ۱۳۸۷
..."وقتی نيزه را در شکم دشمن فرو ميکنی، بايد آن را محکم بچرخانی و چاک بدهی تا روده هايش را پاره کنی. در غير اين صورت او، اين کار را با تو ميکند. راه و روش دنيای آن بيرون اين طوری است."
برنزهه ميگويد: "امّا فقط اين نيست".

"کافکا در ساحل"
هاروکی موراکامی
شنبه، فروردین ۲۴، ۱۳۸۷
بعد نود و بووووووقي يه ميل زده، سابجكت: "از سر دلتنگي"...


پ.ن: ميدوني، شركتشون تازگيا اينترنت مجاني داده بهشون.

پ.ن 2: يه كافي نت گير آوردم تو بيرجند، به جا اون آهنگ كيريا بنان ميذاره... انقد حال ميده! دلت نمياد پا شي!
شنبه، فروردین ۱۷، ۱۳۸۷
"باور کنين من اهل اين جور پيام ها نيستم، ولی يه گل نوشکفته داره پر پر ميشه پونزده روزه تو کماست. واسه سلامتيش يه صلوات بفرست send to all کن. اگه نکنی مديونی!"

ببين به نظرت چقدر؟ چقدر بايد احمق باشی که چنين کس شعری رو send to all کنی؟ به نظرت من چقدر بايد احمق باشم که نگران مديون شدن سر همچين کس شعری باشم؟! (مديون شدن واسه صلوات؟! کی؟! من که به هيچی اعتقاد ندارم!؟) يه گل نوشکفته... برو بشاش خنک شی جان مادرت!

اين دفعه ميخوام يه پيغام به همه بفرستم با اين متن:
"به خدا من اهل اين پياما نيستم ها! ولی نميدونم چند هزار تا جوون اين مملکت دارن تو پادگانا بيگاری ميکنن. جسمشون بيخيال، داره روحشون گاييده ميشه! واسه خلاصيشون از اين وضعيت هيچ کاری نميتونين بکنين. فقط واسه خنک شدن دلشون يه فحش خوار مادر به مسبّبش بدين. اگه ندين مديونين!"

ببينم چند نفرتون نميگين "به کيرم".


پ.ن: ميدونم اين پيام احمقانه send to all شده و فرستنده اصولاً به کيرش هم نبوده که ممکنه من هم ميون گيرنده های پيامش باشم. اتّفاقاً دقيقاً همين بی اهمّيتی پيام واسه فرستنده اش (بر خلاف لحن مهوّع و گل درشت انسان دوستانه اش) باعث ميشه بيشتر عصبانی بشم از خوندنش!
پنجشنبه، فروردین ۱۵، ۱۳۸۷
مزدک جان... ريدی!
"در سال نو آوری و شکوفايی هستيم، و هر تيمی خلّاق تر باشه ميتونه حريفشو مغلوب کنه..."
- مزدک ميرزايی (بازی استقلال - پرسپوليس)

... کس ننه هرچی خايه مال.
1 . به اين نتيجه رسيدم که از اين احسان خواجه اميری خوشم مياد خداوکيلی. خصوصاً از اين آهنگ "سلام آخر"اش. حالا ميخواد خز باشه، ميخواد نباشه. همينه که هست.

2 . بهار واسه همه حيوونا فصل جفتگيريه، برا من فصل خوابيدن. از طرفی هوای بهاری حشريم ميکنه وحشتناک! يعنی به جان خودم اگه من حيوون بودم، بهار ميشد فصل شکنجه من. از يه طرف بوی مادّه به مشامم ميرسيد آب از لب و لوچه ام راه ميفتاد، از يه طرف حس و حال دنبال جفت دويدن و با نر های ديگه جنگيدن سر جفت رو نداشتم... آخرشم به جا همه اينا ميخوابيدم ميموندم اجاق کور.