ديفـال مستـراح
And God has the ability to cum over anything and anyone
دوشنبه، آبان ۰۴، ۱۳۸۸
هر بار به خودم قول ميدم، فحش وسط ميذارم ميگم تا وقتی همه فيلمامو نديدم، فيلم جديد نميخرم يا از کسی نميگيرم. باز دوباره تا ميرسم به يه آرشيو خفن، حرص ميزنم! موزيک که ديگه اصلاً حرفشم نزن...


پ.ن: آقا من جدّاً فکر ميکنم واسه گرفتن جواز فست فود، بايد حتماً بهره هوشيت کمتر از سگ مرده باشه! به جان خودم من الان سالهاست تو هر فست فودی ميرم ميگم لای ساندويچم خيارشور نذارن، محض نمونه حتّی يه بارم نشده که اين سفارشو يادشون بمونه!
چهارشنبه، مهر ۲۹، ۱۳۸۸
آقا دقيقاً کدوم احمقی، يعنی واقعاً کدوم احمق احمقی ممکنه واسه بچه اش از اين ماشين اسباب بازيا که شبيه سمند نيرو انتظاميه بخره؟!
سه‌شنبه، مهر ۲۸، ۱۳۸۸
خدا رو شکر دخترا فقط جلوشون حرف ميزنه... اگه اون ورشونم حرف ميزد دنيا چه جهنّمی ميشد!
یکشنبه، مهر ۲۶، ۱۳۸۸
با چشم خسته
دخترا هم خوشگل ترن...

پ.ن: اينا همش تجربه اس!
جالبه... منی که تا همين چند ماه پيش وقتی جواد خيابانی يه بازی اي رو گزارش ميکرد، تا شيش جور فحش زن و اولاد بهش نميدادم دلم خنک نميشد، حالا ديگه وقتی گزارش ميکنه اصلاً رو اعصابم نيس! ببين اينجوری نيس که فرضاً اذيت شم مثل اون وقتا ولی به رو خودم نيارم ها! نه! کلّاً ديگه اذيت نميکنه کس شعراش! بر عکس وقتی اين مزدک ميرزايی الدنگ گزارش ميکنه، دونه دونه شر و ورايی که ميگه ميره رو اعصاب!

پ.ن: به کارمندای بسيجی حرومزاده نميدونم کدوم وزارتخونه، واسه همکاری تو سرکوب مردم 500 تومن دادن... واقعاً گاهی وقتا حتّی منم فحش کم ميارم!
دوشنبه، مهر ۲۰، ۱۳۸۸
ميدونی... من از دروغ بدم نمياد. راستش حتّی به نظرم يه دروغ خوب، ارزش هنری داره.
چهارشنبه، مهر ۱۵، ۱۳۸۸
منم اگه خدا بودم، خود کشی رو گناهی نابخشودنی قرار ميدادم. فکر کن جان من! به قدمت يه تاريخ بنده هاتو با مرگ بترسونی، اونوقت يه بنده حقير ناچيز بياد برينه به سر و ريشت، قبل از اينکه بخوای کاريش کنی خودش بره مرگو ورداره... خداييش ضايع اس!
جمعه، مهر ۱۰، ۱۳۸۸
کوپن های هديه اي که هاکوپيان هر سال سر تولّد آدم ميفرسته، مثل اين تولّدا ميمونه که ديويس هزار تومن خرج رفيقات ميکنی، بيس هزار تومن هديه بهت ميدن.
پنجشنبه، مهر ۰۹، ۱۳۸۸
اينجايی که من کار ميکنم يه سرايدار داره که اين سرايداره يه بچه داره. اين بچهه تازه شروع کرده به راه رفتن. کارشم اينه که واميسته تو پياده رو، گردنه گيری. هر دختر بچه اي که رد ميشه اين ميره جلو به زور ماچش ميکنه! يعنی از اون تخم سگاس ها! حالا امروز يه پسر بچه قد خودش جو گير شده بود اومده بود اينو ماچ کنه کس خل! اينم در رفت. کاملاً درکش کردم.