ديفـال مستـراح
And God has the ability to cum over anything and anyone
شنبه، مرداد ۰۸، ۱۳۹۰
به تعميرکاره زنگ زدم بياد کولرمو درست کنه، گفت باشه ميام. بش گفتم فقط آقا من ميخوام يه حموم برم. يه ساعت ديگه بيا.
الان 4 ساعته نشستم هنوزم نيومده، حمومم نرفتم. نه خب واقعاً ميخوام بدونم چی فکر کردم اون لحظه ای که همچين کسشری بهش گفتم؟
آخه انقد آدم خوشبين؟!
شنبه، مرداد ۰۱، ۱۳۹۰
خونه باشم با بابام و بچه ها
يه فوتبال دبش بده
دو کيلو تخمه آفتابگردونم داشته باشيم
هی داد بيداد کنيم فوتبال ببينيم
هی بابام ساکتمون کنه
آخر شبم ما باخته باشيم تيم بابام برده باشه
لبا همه سياه
زبونا همه ناسور
جمعه، تیر ۳۱، ۱۳۹۰
شب تنها بودم اين همخونه ايم نبود. اومدم بخوابم ديدم در داره از چارچوب ميلرزه! ديدم حتّی نا ندارم پا شم ببينم چيه. گفتم آقا جان اگه جنّی اگه روحی، من بهت اعتقاد ندارم. خودتو ضايع ميکنی. اگرم دزدی که گوزم نداريم ببری. خيالت راحت.
کونمو کردم بهش خوابيدم.
چهارشنبه، تیر ۲۹، ۱۳۹۰
از نگاه آمار
اگه صد نفر بفهمن که تو داروخانه کار ميکنی:

3 نفرشون در مورد دزد بودن داروخانه‌چیا حرف ميزنن (حتی اگه اون داروخانه‌چي بابات باشه)
7 نفرشون يه نسخه ميارن که "ببين اين که این يارو نوشته واسه ما به درد میخوره؟" (حتی اگه تو سيکل هم نداشته باشي و اون نسخه، مال يه فوق تخصّص باشه)
5 نفرشون آدرس ميگيرن که اگه يه وقت احتياج به دارو داشتن بيان سراغت

و 85 درصد باقی مونده ميپرسن "اونوقت تو اون اين داروخانه تون کاندومم ميفروشين؟ چه جوریاس؟"
چهارشنبه، تیر ۲۲، ۱۳۹۰
:|
اومده بهم ميگه يه ديکشنری دانلود کن واسه گوشيم. ميگم باشه. ميگه ديکشنريش بی سانسور باشه ها! ميگم ديکشنری با سانسور ديگه چه جوريه؟ ميگه يه ديکشنری ريخته بودم ميزدی "کير" معنيشو نمياورد.

خيليم جدّی.
سه‌شنبه، تیر ۲۱، ۱۳۹۰
من اگه دلم به گندگی شيکمم بود، احتمالاً دنيا واسم خيلی قشنگ تر میشد.
جمعه، تیر ۱۷، ۱۳۹۰
توکّل به خدا
خب اگه همه چی همين جوری پيش بره، اين دانلوده 1 سال و 9 هفته ی ديگه تموم ميشه.
ينی من نميگما، خود کامپيوتر ميگه. وگرنه آدم از دل مردم چه خبر داره.

سه‌شنبه، تیر ۱۴، ۱۳۹۰
عنسّگ سيگارو ترک نکرده که. خريدنشو ترک کرده.
شنبه، تیر ۱۱، ۱۳۹۰
با اجازه ی ور ايز مای مسود
روزی خواهد رسيد که کامپيوتر ها را خاموش کنيم. برای هميشه...

از گوگل به مسود زنگ زدن که بيا گوگل پلاسو افتتاح کن. گف ما يه يا علی به گودر گفتيم، هيچ جام نميريم. گوشيو کوبيد رو ميز هزار تيکّه شد.
جمعه، تیر ۱۰، ۱۳۹۰
از لحاظ شانس عرض ميکنم
پری مهربونم برسه به ما، با شلّاق و شورت چرمی ميرسه
احترام به آسايش مخاطب
رو آگهيه نوشته
Congratulations! You won. Click anywhere.
کلّاً خلاص کردن خودشون و مخاطبو.
ديدن يه آدم غمگین، بد ترين شکنجه اس واسه يه دلقک خسته...