ديفـال مستـراح
And God has the ability to cum over anything and anyone
یکشنبه، اسفند ۲۸، ۱۳۹۰
True story bro

هر بار دو نفرو ميبينم که سر اينکه سربازی کدومشون سخت تر بوده و پادگان کدومشون کيری تر بوده کل کل ميکنن، دو تا دخترو تجسّم ميکنم که بهشون تجاوز شده و دارن سر اينکه کير تجاوز کننده ی کدومشون کلفت تر بوده پز ميدن به همديگه. در همين حد رقّت انگيز و حال به هم زن.

یکشنبه، اسفند ۲۱، ۱۳۹۰

همه ی ما در برهه ای از تحصيل هوس کرديم با خودنويس بنويسيم. يه مدّت کثافتکاری کرديم آخرشم خسته شديم برگشتيم به خودکار بيک.

شنبه، اسفند ۱۳، ۱۳۹۰

شدم قلی خان. اونجا که گفت "نتونست... نشد. تقاص از اين بدتر؟"
شدم خود قلی خان...

پنجشنبه، اسفند ۱۱، ۱۳۹۰
قصه های مجيد

يه حالت مفرّحی گاهی پيش مياد تو زندگی من، من پيش خودم بهش ميگم وضعيت مجيد. چرا مجيد؟ چون به اين صورته که خداوند متعال يه خشاب کير ورميداره ميذاره رو رگبار همينجور پشت هم ميفرسته تو کونم. ينی حتّی وانميستن قبليه در بياد بعديه بره تو. همگی دست جمعی با هم ميريزن سرم. آدم خيلی احساس جر خوردگی ميکنه همينجور سرخود.
خلاصه اينطوری.