ديفـال مستـراح
And God has the ability to cum over anything and anyone
شنبه، دی ۰۷، ۱۳۸۷
practical philosophy 23
گاهی يه سری حرفا رو ميشنوی، صرفاً برا اينکه بعداً اون جمله عزيز "من دقيقاً ميدونستم! تو نذاشتی بگم!" رو نشنوی.
نوشته شده در ۲:۳۹ بعدازظهر توسط Alborz.
0 comments
چهارشنبه، دی ۰۴، ۱۳۸۷
آقا؟! اين "توتيای چشم" و "عطر خوش بقيع" و "بازگشت عارفانه" و اينا که تو اين پارچه های تبريک ورود حجّاج مينويسن، به "خايه مالو سگ گاييد" و اينا هم ربط دارن؟
نوشته شده در ۱۲:۳۱ قبل‌ازظهر توسط Alborz.
0 comments
یکشنبه، دی ۰۱، ۱۳۸۷




بعد از اون کثافتکاری مهوّع Need for speed : Prostreet ، واقعاً بازی کردن Need for speed undercover لذّتبخشه! انگار خود سازنده هاش هم متوجّه شدن چه گندی زده بودن تو قبليه.
برگشتن به سبک Most wanted بهترين انتخاب بود براشون. هنوز نرفتم review های بازی رو بخونم، ولی خودم که خيلی حال ميکنم باهاش.


پ.ن: اينجور که معلومه متوسّط طبقه بنديش کردن... من که خوشم اومد. حالا شايد واسه خاطر نفرتم از قبليه بوده باشه.
نوشته شده در ۱:۲۶ بعدازظهر توسط Alborz.
0 comments
دوشنبه، آذر ۲۵، ۱۳۸۷
يه چيزو بفهم. لاسيدن با "هرزگی" و "شهوت" و "دلم ميخواد خودمو بفروشم" و "دوس دارم فاحشگی رو تجربه کنم" و "يه حسّی درونم ميگه که من فاحشه ام" و اينا، باحالت نميکنه. خفنت که اصلاً نميکنه. روشنفکر و اينا هم که هيچ رقمه نميشی با اين لاسيدنا. نهايتا يه تصوير کيری از خودت درس ميکنی که به درد زدن مخ بچه دبيرستانيا ميخوره. به جای همه اين شر و ورا، بهتره مث مرد بری بدی. اونجوری اقلّاً چار نفر حال ميکنن.
نوشته شده در ۳:۵۳ بعدازظهر توسط Alborz.
0 comments
سه‌شنبه، آذر ۱۹، ۱۳۸۷
بچه که بوديم باباهه ميگف "زمان ما برزيل يه بازيکنی داشت اسمش بود گارينشا. رو يه دسمال چار نفرو ديريبل ميزد!"
حالا من روزنامه ورزشی ميخرم واسه پوستر وسطش. که يه روز نشون بچم بدم بگم "زمان ما يه بازيکنی بود اسمش بود زيدان... بازی که ميکرد انگار باله ميرقصيد..."

پ.ن: گه ميخوره فوتبال دوس نداشته باشه سگ پدر!

پ.ن 2: آقا يه سايتی درس کردن به اسم alborzi، توش قطره تنگ کننده واژينال ميفروشن. نرين بخرين بمالين درتون سر تهش هم بياد هيچی نره توش بياين يقه منو بگيرينا! از الان گفته باشم... به جان خودم هيچ ربطی به من نداره.

پ.ن 3: والّا به خدا! کاره ديگه!
نوشته شده در ۱۲:۴۷ قبل‌ازظهر توسط Alborz.
0 comments
یکشنبه، آذر ۱۷، ۱۳۸۷
you can't make love all day. that's why work was invented.

- "The man who loved women" : Truffaut
نوشته شده در ۱۱:۲۰ بعدازظهر توسط Alborz.
0 comments
جمعه، آذر ۱۵، ۱۳۸۷
practical philosophy 22
صادق بودن اصلاً هنر نيس. هنر اينه که جوری باشی که بتونن باهات صادق باشن.
نوشته شده در ۲:۳۴ قبل‌ازظهر توسط Alborz.
3 comments