باباهه رفته واسه تخت خواب داداشه يه دونه از اين تشک فنری خفنا خريده، ديده من شاکی شدم، ميگه هماهنگ باشين هر دو تون از همين استفاده کنين ديگه!
پ.ن: يعنی خداشاهده هابيل و قابيل انقدر روشون به هم باز نبود که روی ما به هم بازه...
پ.ن 2: فنراشم خفن! يعنی به جان خودم اگه کسی بخواد گه خاصّی رو اين تشک بخوره، هر آن ممکنه از پنجره کنار تخت پرت شه بيرون!
لذت بردم از تفکرت..این دوستان نا محترم ناشناس کجایند الان احیانا؟
WOW
I LOVE IT...
تخت فنری می خوام چیکار
میگی نه؟ بیا بپر روش
باور کن من اگه وزير بهداشت بودم، ميگفتم همينو تو دونه دونه زايشگاهای مملکت با آب طلا بنويسن نصب کنن!
نوشته شده در 12:18 PM توسط Alborz. 11 comments
Friday, May 28, 2010
.....................
خدمت انور نسرین خانوم باید عرض کنم که لطفا این نوشته البرزخان کون سیاهو ببینن تا بفهمن من به شما گفتم ان یا البرز به شما و فرزندان شما گفته ان ؟؟؟
....
خودتو زدی به خریت یا کوری ؟
البرز کون سیاه بهت توهین می کنه هارتو پورتشو سر من می کنی ؟
........
عجب !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
manam mikham !
.........
حالا اصلا تو چی می گی عاطفه ! مگه تو کلانتر محلی ؟ تو هم که خودت داری منو نهی از منکر می کنی ... تو هر چی دلت بخواد به همه بگی من نگم؟
من نمی گم تو نگو اما تو هم نگو که منم نگم ... من می گم هم من بگم هم تو بگو ...