يه حالت مفرّحی گاهی پيش مياد تو زندگی من، من پيش خودم بهش ميگم وضعيت مجيد. چرا مجيد؟ چون به اين صورته که خداوند متعال يه خشاب کير ورميداره ميذاره رو رگبار همينجور پشت هم ميفرسته تو کونم. ينی حتّی وانميستن قبليه در بياد بعديه بره تو. همگی دست جمعی با هم ميريزن سرم. آدم خيلی احساس جر خوردگی ميکنه همينجور سرخود.
خلاصه اينطوری.