اخلاق ولنگار و طبع کون گشاد ملّت آمريکای جنوبی، تو آثار ادبيشونم تابلوئه! يعنی ميشينی يه کتاب از يه نويسنده - به فرض - برزيلی ميخونی، انقد با کلمه ها و جمله ها لاسيده که آخر کار رسماً عروس ميشی! هرچند مادرقحبه ها کارشون خداوکيلی درسته.
پ.ن: چيکار کنم خوب؟! تو هم نصف يه عيدو مجبور باشی تو پادگان صبح تا شب کس موش چال کنی، مجبور ميشی کتاب بخونی که وقتت بگذره. ولی نه خداييش... واسه کلاس گذاشتن ننوشتم اينو. به قران مجيد اينا قسم!
پ.ن 2: مگه چن تا فحش توش بود نامرد!؟ کون گشاد که فحش نيس. فقط مادرقحبه فحشه که ميشه يکی. (تازه تو اين مورد خاص، "مادرقحبه" به عنوان صفت آورده شده، نه به عنوان فحش!)
"جندهه رو دیدی؛ سوار شد؟"
"پدرسگ عوضی"
که توی این عبارت اخیر هم صفت و هم موصوف، نوعاً صفتن و واقعا که چه بسا.
این بود درس ادبیات امروز.صلوات.
khodai man ro az pahaye khodet bedoon .
ye refighe khoob ye refighe mordas .
aragh darim ja nadarim .(akhbar goftam)
khodai man ro az pahaye khodet bedoon .
ye refighe khoob ye refighe mordas .
aragh darim ja nadarim .(akhbar goftam)
2.man khodam chan bar raftam bahash campaign baghale majani, hala daram ro khodam kaar mikonam iran ye rooz omadam ejrash konam