با شنيدن اين جملات، بنده شخصاً ترجيح ميدم سيفون رو بکشم رو طرف مربوطه:
- شما مردا / زنها همتون...
- يه چيزی ميخوام بگم پر رو نشی ها!
- ببينم اين فوتبال / اين کتاب / اين کون / اين فيلم چه چيز جذّابی داره واقعاً؟!
- يه چيزی ميخواستم بگم... ولی پر رو ميشی.
- تو که به هر حال نميفهمی / درک نميکنی...
- دچار بحران هويت شدم (و ترکيبات مشابه).
- خودمو گم کردم (و ترکيبات مشابه).
پ.ن:
شهباز هم يه پست تو همين زمينه داشت. جمله های ديگه هم شايد باشه... فعلاً مخ گوزيده من همينقدر به يادش مياد.
پ.ن 2: دوستان عزيز از اينکه دعوت بنده را لبّيک گفتين بسيار ممنون. راستی
جالبات جان، اينجا پادگان که اينترنت نداره گل آقا! ولی يه چيز کس شعری هست به نام "مرخصی تو شهری" که ميگيری، ميای کافی نت. البته اين واسه ما درجه داراس. اگه با ليسانس بری سربازی که يه کارت تردّد بهت ميدن که بعد از وقت اداری هروقت خواستی کلّه مبارکتو ميندازی پايين ميری بيرون. واسه بيرون رفتن هم خايه هيچ مادرجنده اي رو نميمالی.
Horaaaaaaaaaaaaaaaa
Alborz omad :X
Chtori Nanazi ?
Khoshhalam ke neveshti baz
Halo ahval ?
:p
Mofazefe Khodet Fash Jigari
بعضي هاش تو بعضي شرايط تهوع آور هست ولي اين جمله ها رو هممون حداقل چند باري در سال استفاده ميكنيم حالا شايد يخته متفاوت تر ولي با همين مضمون ها.
:-w
p.s.:martike....