اين کارتا رو نيگا... اون زمونا ما مينشستيم با اينا بازی ميکرديم. بعد فرضاً اگه گل زده ی تيم من از تيم تو بيشتر بود، من کارت تو رو ميبردم. اونوقت ايران فقط با يک بار حضور در جام جهانی، چون گل خورده اش از آلمان و برزيل و آرژانتين کمتر بود، ميتونستی باهاش همچين غول هايی رو هم ببری!
و اينجوری بود که ما نسبی بودن ارزش ها رو با تمام وجود حس ميکرديم. حالا معلّم دينی هرچيم خودشو جر داد که "ارزش ها مطلقند" ديگه به خرج ما نرفت که نرفت...
ك...شعر نمي نويسما ،بدفهمي نشه ساعت هاي نوشتنت برام خيلي جالبه البته.همين
ببین ما با چی ها سرگرم بودیم، بچه کیونی های الان رو هم ببین که یه پی اس تری به انضمام هوم تی اِتِر و تلویزیون 80 اینچ جلوشونه، اون هم چی؟ فقط واسه سرگرمی
منم کارت موتور و هواپیماشو داشتم.
kollan dooset daram alborz
خیلی حقیقی....عملی و دوست داشتنی گفتی....خیلی ججالب بود...خیلی.
شاد باشی
نسبیـــــــــــ ه!!