من يه دوست دارم كه به كثيف بودن دستش بعد از اين كه سگ روش شاشيده "اعتقاد نداره" بعد ازين كه كلي مخش رو ميزنيم كه داداش كثيف بودن شاش و گه اعتقادي نيست و راضيش مي كنيم دستش رو موقع غذا خوردن لا اقل بشوره مي گه من به تميز كننده بودن صابون "اعتقاد ندارم"فكر كنم بتونه جواب سوالت رو بده!
نمی دونم تو شرایطش بودی یا نه. . .? "من به دارو اعتقاد ندارم"ی که من گفتم یعنی : خسته ام ، بی رمقم ، ولی اگر قراره بمیرم ، دوست دارم سرِپا بمیرم، "پناه بردن به بی پناهی" رو به "پناه بردن به خماری" ترجیح می دم شکنجۀ بیداری رو به خواب آلودگیِ بطالت ترجیح می دم اینا به این معنی نیست که کسی که نگفت " من به دارو اعتقاد ندارم" آدمِ ترسوییه یا ناتوانه دردِ هرکس از راهی درمان میشه که باید بشه و هر تسکینی یه روز رنگ می بازه همه به سمتِ روشنی میرن، همه
dar haghighat yejur dozdiye eteghade..ok?
بس كه پارانوئيدن
"من به دارو اعتقاد ندارم"ی که من گفتم یعنی :
خسته ام ، بی رمقم ، ولی اگر قراره بمیرم ، دوست دارم سرِپا بمیرم، "پناه بردن به بی پناهی" رو به "پناه بردن به خماری" ترجیح می دم
شکنجۀ بیداری رو به خواب آلودگیِ بطالت ترجیح می دم
اینا به این معنی نیست که کسی که نگفت " من به دارو اعتقاد ندارم" آدمِ ترسوییه یا ناتوانه
دردِ هرکس از راهی درمان میشه که باید بشه و هر تسکینی یه روز رنگ می بازه
همه به سمتِ روشنی میرن، همه
حتی اگه مجبور باشن "کار مربوطه شون" رو نصفه نیمه رها کنن!!؟؟
;))