وقتی بچه ای، هی خيال ميبافی ميگی بزرگ که شدم فلان ميشم بهمان ميشم. بعد هرچی بزرگتر ميشی، دايره ی چيزايی که ميتونی بشی محدود تر ميشه. دندونتو پر ميکنی، ديگه نميتونی خلبان شی. بيس شيش سال بيس هف سالت ميشه، ديگه نميتونی فوتباليست شی. بگير برو همين جور تا ته...
من از بچگی آرزوم بود بزرگ که شدم يه هارلی ديويدسون بخرم بشينم روش اين شکلی تکيه بدم، باهاش برم تو جادّه برونم. ولی کم کم سنّم که رفت بالا، گفتم ديگه از من گذشته... ضايع اس آدم خرس گنده مثل اين جوجه جوونا بشينه پشت هارلی.
حالا چند شب پيش داشت يه برنامه ای پخش ميکرد VOA، ميگفت ميانگين سن هارلی سوار ها شده چل و شيش سال. انقدر خوشحال شدم! هنوز يه آرزو مونده واسم که واسه رسيدن بهش بيش از اندازه پير نباشم.
تو که 64 سالته!
در ضمن فقط رد نکهای پیر هارلی سوار میشن دیگه انتخاب با خودته
راستی اینم بگم که با وبلاگت خیلی حال میکنم