ديفـال مستـراح
And God has the ability to cum over anything and anyone
شنبه، آبان ۲۹، ۱۳۸۹
امامزاده فلپس
صحبت امامزاده شد، بنده هم يه خاطره نقل کنم از چند سال پيش. (لحن عنو داری؟)
تو جادّه ی شمال يه امامزاده بود از اين فسقلی ها، کنار رودخونه. يه بار بارون شديد اومد، اين امامزاده رو آب برد ته درّه انداخت تو رودخونه. فرداش که بارون بند اومد يه صندلی گذاشتن اون بالا روشم يه صندوق با يه تابلو که "مکان امامزاده فلانی (ع)". بعد يه مدّت صندليو ورداشتن يه دکّه گذاشتن توش يه شمايل و يه چراغ سبز. ديگه نديدم خود امامزاده رو سرپا کنن. احتمالاً هنوز ته درّه دارن دنبالش ميگردن...
8 Comments:
Anonymous dokhtari said...
فکر نمی کنم امامزاده فلانی باشه ها!امامزاده علیه.

Anonymous ناشناس said...
یکی بود هیشکی نبود یه امام زاده بود که خیلی طلایی داشت دور و ورش یه شب یکی که خیلی بدبختو بیچاره بود رفت و همه طللایی ها رو جمع کرد و گفت امام زاده !تو این همه کشته مرده داری این همه خدا دوست داره این همه قوی ای این همه هرچی خواستی خدا داده بهت زنای خوشگل این دنیا و اون دنیا بچه های خوب یه حلقه زرد دور سرت مال دنیا میخوای چه کار .....امام زاده یه چند سال بعد دوباره پولدار شد و طلایی ...اون بدبخته من بودم که هنوزم بعضی وقتا هوس میکنم از برادرای اون امام زاده پول قرض کنم ...واسه خودم نه ها !واسه اونایی که دور سرشون حلقه ندارن..< میخوام یه کاری واسم کنی البرز...بعداها مجبورم بگم چی>

Blogger Unknown said...
شایدم دوهزار سال دیگه همون پایین رودخونه بشه محل کشف امامزاده!!!یعنی ممکنه این امامزاده ها تا اون موقع هم ول کن ما نشده باشن؟یا شایدم ما باید ولشون کنیم

Anonymous فانی said...
چرا لینک بلاگت تو همه ی بلاگا هست؟چرا اسمت همه جا هست؟روی لب ها،تو کتابا...

Anonymous ناشناس said...
از اين خوشم اومد
لحن عنو داري"

Blogger Alborz said...
به ناشناس: من الان خوب باس چيکار کنم؟! بگم "نه تو رو خدا همين الان بگو چيکار کنم واست؟"
خب بگو ديگه!

لابد تو اون دکه عوارض شهرداری هم می گرفتن :دی

Anonymous ناشناس said...
خوب یادمه این امامزاده رو
هر با از کنارش رد شدم کلی خندیدم