يه بار خيلی سال پيش تو تلويزيون ميخواس نشون بده برخورد اشتباه با جوانان و اينا رو. جوونه اين شکلی نشسته بود رو تختش، يه دونه نوار کاست در آورد گذاش تو ضبط، آهنگش چی بود؟ گل ميرويد به باغ گل ميرويد.
بعد اين همينجوری نشسته بود سر جاش اينجوری اينجوری کلّشو تکون ميداد به شور و نشاط مشغول بود، يهو باباش اومد نوار پسره رو در آورد يه دونه موسيقی سنّتی گذاش به جاش رفت.
پسره هم رف سيگاری شد نمدونم رفيق باز شد چی شد يادم نيس.