ديفـال مستـراح
And God has the ability to cum over anything and anyone
یکشنبه، آذر ۱۳، ۱۳۹۰


نشسته بوديم سر ميز جلو رستوران قليون ميکشيديم حکم ميزديم، پنجا شصت تا سياهم داشتن فوتبال ميديدن. يهو ديديم سه چار تا سياه از دور بدو بدو دارن ميان، يه ماشين پليس با دو تا ون هم پشت سرشون داره مياد. يهو سياها همه پا گذاشتن به فرار. يه سری رفتن تو شهرک يه سری هم در رفتن تو جنگل. پليس اداره مهاجرت بود. با چوب و چماق ريختن تو رستوران. چند تام خبرنگار باهاشون بود تند تند عکس مينداختن از همه. خلاصه ريختن پاسپورت سياها رو (اوناييشونو که مونده بودن) چک کردن يه سری رو هم گرفتن عين شتر با زنجير بستن به هم قطارشون کردن بردن ريختن تو ون. صحرای محشری شده بود ديدنی...


پ.ن: اون وسط صاحاب رستوران اومده بود به يکی از پليسا ميگفت چند تا از اينا که گرفتين هنوز پول شامشونو ندادن

1 Comments:
Blogger Unknown said...
این رسم پلیس مالزی.. هر سال آخر سال بگیر و ببند را میندازن برا گرفتن مهاجرها(پناهنده ها).. الکی یه عده رو میکنن تو زندان.. مگه ابنکه کارت مگه اینکه کارت "یو ان" داشته باشن.. خلاصه بستگی به شانس اینا یه پولی میگیرن و ولشون میکنن.. تا ژانویه هم ادامه داره