تنها دليلی که محيط کارگاه و سر ساختمونو به خنکی دفتر مهندسی ترجيح ميدم اينه که تو کارگاه سر و کارت با يه مشت عمله اس که جون کندن زير سگِ آفتاب واسشون فرصتِ پشت سر اين و اون صفحه گذاشتن باقی نميذاره. هر بار ميرم دفتر انگار يه لايه گه ميشينه روم انقد که همشون دو رو و دودوزه باز و زير آب زنن. اخلاق گه کارمندی هر کار کنی آخر ميشينه به مغز استخونت. کوچيکت ميکنه. بدبختت ميکنه. نميتونی اونجوری نباشی. ميشی. بخوای نخوای ميشی.
Chejuri mishe shomaa ro did?, aslan agar ke beshe.