"همایش دوچرخه سواری برای سه شنبه های بدون خودرو به دستور نیروی انتظامی و به دلیل عدم دریافت مجوز لغو شد."
این خبریه که میخونی و خب اوّلین واکنشت به همچین خبری اینه که فحش بدی به نیروی انتظامی و برینی به مملکتی که توش برا اینکه صد نفر سوار دوچرخه بشن، اجازه ی نیروی انتظامی لازمه.
سؤالی که برا من پیش میاد اینه که اینهمه آدم هر روز سوار دوچرخه هاشون اینور اونور میرن. چرا این یکی باید جلوش گرفته شه؟ جواب اینه که خب اون هزاران نفری که سوار دوچرخه هاشونن هیچ حساسیتی روشون نیست. رو اینا هست. چرا؟ خب چون اون آدما صرفاً دارن میرن به مقصدشون برسن. "همایش" نیستن. دور هم جمع نشدن. یه مشت آدم عادی ان که دوچرخه براشون وسیله ی رفت و آمده. ولی این صد نفر قصدشون انجام یه کار فرهنگی و تبلیغ برا حرکتیه که برا کم کردن آلودگی هوا حیاتیه.
آدما در راه یه همچین هدفی – از حقوق کودکان و حقوق بشر بگیر تا همین جا انداختن فرهنگ دوچرخه سواری – دو دسته ان. دسته ی اوّل آدمایی ان که "انجام دادن اون کار" و دسته ی دوم اونایی که "تبلیغ برا انجام هر چه بیشتر اون کار" واسشون اولویته. تو کشورهای دیگه این دو دسته عملاً با همن. همراه همن. تو میتونی آدم جمع کنی؟ میتونی تبلیغ کنی؟ پابلیسیست شو. تو کار اجراییت خوبه؟ کار اجرایی کن. ولی تو این موقعیت وقتی خودت میدونی اگه بخوای هر نوع جلب توجهی بکنی ممکنه جلوتو بگیرن، جلب توجه کردن جز اینکه اون "انجام دادن" کار جلوش بسته شه، فایده ی دیگه ای هم داره؟ اگه حتی توجیهتم این باشه که با این کار میشه مردم رو متوجه محدودیتهای اعمال شده کرد، نهایتش هیچ کاری نکردی. چرا؟ چون مردم یا میدونن چه محدودیتهایی هست که دیگه نیازی به دادار دودور ندارن، یا تو این سی و خورده ای سال هنوز نفهمیدن، که خب دادار دودور محدود من و تو چیزیو تو مغزشون تکون نمیده. ته تهش اینه که نه تنها اون حرکتت به جایی نرسیده، بلکه با ایجاد حسّاسیت بیخودی تو ذهن عقب مونده هایی که زمام امور دستشونه، عملاً امکان برپایی دوباره ی همچین حرکتیو اگر نه غیر ممکن، خیلی خیلی سخت کردی.
تو همین مملکت امیر تتلو که جز کسخل بازی و دری وری بافتن کاری نمیکنه، میتونه با استفاده از شبکه های اجتماعی میلیون میلیون هوادار داشته باشه. هوادارایی که بعد از دستگیریش برن حتی تو پیج رهبر شلوغ بازی راه بندازن. چطور میشه اسکلی مثل تتلو میتونه از توان شبکه های اجتماعی استفاده کنه، ولی شما نه؟ چطور یه مشت نوجوون دهه هشتادی میتونن با همین تلگرام اون تعداد آدم جمع کنن تو اون تجمعشون ولی شما هنوز باید علم و کتل و پلاکارد دست بگیرین تا بلکه توجه مردمو به هدف والاتون جلب کنین؟
حرف من اینه که اگه واقعاً میخواین استفاده از دوچرخه رو تبلیغ کنین، به جای کارناوال راه انداختن، تمرکز کنین رو شبکه های اجتماعی. همین سه شنبه های بدون خودرو رو ترند کنین. مردم عاشق اینن که عضو یه حرکتی باشن. عضو یه کالتی باشن. این بهشون احساس به حساب اومدن و تنها نبودن میده. بهشون هویت میده. از این میل آدما استفاده کنین. اونجوری نیاز ندارین یه جا هم جمع شین که نیروی انتظامی بیاد عین پشه بتاروندتون. هر کی سه شنبه با دوچرخه بیاد بیرون با دیدن دیگرانی که همون کارو کردن، حال میکنه. کم کم همین جا میفته.
خلاصه این که در این که به بر پا کنندگان این تجمع ظلم شده مسلّمه. این که دلیل نیروی انتظامی برا این کار احمقانه اس هم همینطور. ولی این باعث نمیشه از ناتوانیشون در استفاده از امکاناتی که همین الان آدمای خیلی خیلی اسکلی دارن با قدرت ازش استفاده میکنن چشم پوشی کنم. تازه این در صورتیه که بپذیریم هدف واقعاً تبلیغ برا جا انداختن فرهنگ استفاده از دوچرخه بوده و نه صرفاً راه انداختن یه سیرک مسخره برا جلب توجه دو تا سایت و سه تا و نصفی خبرگزاری.