من تو تموم این سالها تا همين چار پنج سال پيش، شايد يکی دو بار حيوونی رو ديده بودم که بی جهت آزار ديده باشه. مثلاً بچه بودم يه دونه گربه ديدم که نصف دمشو بريده بودن يا سگی که با سنگ زده بودن کور شده بود. ولی تو اين چند سال اخير بی اغراق شايد بيشتر از صد تا گربه ی دم بريده، سوخته، دار زده شده ديدم...
نميدونم اين حجم از سبعيت از کجا اومده و اين حيوونا دارن با جونشون هزینه ی تخليه ی روحی چه کسانی رو ميدن. ولی مطمئنّم اينا صدای سوت ديگ زودپزيه که مدّتهاست فشار توش از حدّ خطرناک رد شده.
پ.ن: ميگن قاتل های زنجيره ای و افرادی که تجاوز به عنف ميکنن، اغلب در بچگی به کشتن و زجر دادن حيوانات علاقه داشتن. با اين حساب تا چند سال ديگه بايد منتظر يه موج از قتل های زنجيره ای و نا امنی و تجاوز تو همين شهر های خودمون باشيم.